دیانادیانا، تا این لحظه: 5 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

دیانا الهه ماه وجنگل

قند و نباته دختر....

سونوگرافی تشخیص داد یه دختره ناز و ملوس توی شکمم داره رشد میکنه و بزرگ میشه.....شاید به قول بعضیا اگه پسر بود بهتر میشد....ولی حتما صلاح در این بوده که آندیا صاحب خواهر بشه....که البته جدای از دختر و پسر بودن سالم بودن یک بچه اینروزا از هر چیزی مهمتره.... والا توی این همه اشعه و موبایل و پارازیت ادم جوون سالم به در ببره هنر کرده بنابراین سلامت جسمی و روانی بچه از هر چیزی مهمتره....که با آزمایشات غربالگری و داستانهای جدیدی که برای مادران باردار گذاشتن تادحدودی خانواده ها از ساامت فرزندشون مطلع میشوند....خدا رو شکر نی نی ما هم مشکلی نداشت نه اینکه حالا چون دختر شده بود بخوام این حرفا رو بزنم، نه....... توی خانواده های ایرانی پسر جایگاه خاص...
19 فروردين 1398

فرزند دوم من

در جواب اینکه فرزند دوم خوب هست یا بد..؟ بدون شک باید بگم خوبه.... هم برای پدر و مادر و هم برای فرزند اول خانواده....... اندیا دختر اول من امسال کلاس اولی میشه و خود همین مدرسه رفتن پروژه ایی برای خودشه...ولی مدتها بود که روی مخ من و پدرش بود که من تنهایم...توی اتاقم تنها نمیخوابم...چرا همه دوستام توی مهد کودک خواهر یا برادر دارن ولی من ندارم و........هزاران هزار حرف و حدیث..‌. اما راستش شرایط اقتصادی این روزها اصلا خوب نیست، هزینه های یک زندگی عادی به قدری بالاست که کمر ادما خم میشه...دلار به ۱۲ هزار تومن رسیده و به قول یکی از همکارام که دوقلو داره تمام حقوق اخر ماهش برای پوشک و شیر خشک خرج میشه.... اما بهرحال فرزند دوم با تمام شک...
19 فروردين 1398

دو خط قرمز

نیمه دوم خرداد۹۷ بود که متوجه شدم باردارم....نمیدونستم که باید خوشحال باشم یا ناراحت...آخه قراری برای فرزند دوم نداشتیم، تقریبا" به این نتیجه رسیده بودیم که یه بچه توی این دوره و زمانه کافیه.....مخصوصا" با تجربه بسیار تلخ سال ۹۴ و بارداری خارج از رحمم که تا پای مرگ رفتم و برگشتم.. حالا دیگه خبر حاملگی برام یه کابوس بود چه برسه به اینکه خودم با چشمای خودم اون دو تا خط قرمز بی بی چک و دیدم..... کلی فکرای منفی اومد سراغم. اول از همه اینکه اگه بازم خارج از رحم باشه چی؟؟؟ اگه سالم نباشه چی؟؟ اگه.....اگه.....و هراران اگه دیگه..... دو هفته تا عروسی نیلوفر ( خواهر زاده ام) مونده بود و این بدترین خبر توی اون روزها بود..... یادمه تنها کاری...
19 فروردين 1398